هجده تیر

متن مرتبط با «نامردمان» در سایت هجده تیر نوشته شده است

این نامردمان حاکم

  • حوصله ام کم شده است. حوصله ی سر و کله زدن با آدم ها و مشکلاتشان را ندارم. هوای بودن خیلی ها فریبم نمی دهد. اینکه با هم برویم و خوش بگذرد مزه ای ندارد برایم. یک وقتی همین اغوایم می کرد، برایم کافی بود اما الان حوصله ام را سر می برد. که چی؟ اولین سوالی است که از خودم می پرسم. اگر آدم چند سال قبل بودم حتما به خیلی ها پیام می دادم یا زنگ می زدم یا رابطه ای را تمام نمی کردم که حالا مثل یک رویا چیزهایی از آن را به یاد دارم. اما دیگر آن آدم نیستم. بی هدفی، نامردی، رندی و هر چیزی که به مزاقم خوش نیاید توی ذوقم می زند و رها می کنم. بدون کلنجار جدی. بدون تردید. بدون پشیمانی. حوصله ندارم. پیگیر تر بودم. نیستم. فرز و سریع کارها را پیش می بردم. نمی برم. قول می دادم و عمل می کردم. دیگر قول هم نمی دهم. تاب نادیده گرفتن هیچ نامردی را ندارم.صبح یک جلسه دفاع داشتم. از ادعای آسیب دیدن در مهر ماه بابت قطعی های اینترنت. همه چیز اظهر من الشمس بود. در اولین گزارشی که نشان دادم به کارشناس، تایید کرد و گفت کافی است، وام به شما تعلق می گیرد. جلسه را تمام کردم و زنگ زدم به مدیر مالی و گفتم تایید شد. این را گفتم و زدم زیر گریه. حرف زدم و گریه کردم. برای اولین بار درباره ی چیزی مربوط به کار گریه افتادم. های های. بچه ها گیج و مبهوت نگاه می کردند. فقط نگاه می کردند و به حرف هایم گوش می دادند تا دستگیرشان شود چرا مثل یک بچه مُرده دارم زار می زنم. برای آن کارشناس گزارش ورودی وبسایت و ثبت نام امسال را آماده کرده بودم. عددها ناگهان مثل آوار بر سرم ریخت. دو سال کرونا و نابودی و کسادی و سردرگمی مردم و ما و عالم و آدم و حالا این وضعیت رو به عقب. نابودی کسب و کارها، هر روز خبر شات داون شدن یک بیزینس، هر روز بیکار , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها