سیاه برازنده ی توست*

ساخت وبلاگ

گوشی موبایلم را جا گذاشته بودم خانه. توی راه که داشتم کتاب می خواندم و می خواستم ببینم ساعت چند است فهمیدم جا مانده.   سیاه     برازنده   ی   توست  . داستان زنی مثل همه ی زن ها. داستان مردی مثل همه ی مردها. داستانی کشوری مثل همه  کشورهایی که برای خلاص شدن از دست دیکتاتورهایشان دست به دامن تجاوزگران می شوند. داستان الجزایری که مثل هیچ جای دنیا نیست. داستان آدم کُش ها. بنیادگراها. مسلمان هایی که اسمشان را با تروریسم یکی کردند. داستان ریش. تفنگ. بهشت. دستان خدا. پوست های کنده. سرهای بریده. داستان تلخی مسلمانی کردنی که اگر ما هم مسلمانیم ولی آنجور نیستیم.. نه آن اندازه باور داریم. نه آنگونه محکم و غیرقابل مذاکره ایم. نه آنقدر مصیبت آور و وحشتناک.

خیلی وقت بود داستان عاشقانه نخوانده بودم. وقتی می خوانی چقدر آدم ها شبیه هم اشتباه می کنند. مغرور می شوند. همدیگر را آزار می دهند. همدیگر را به بازی می گیرند. شهر ها و نژاد ها و زبان ها عوض می شود اما ماجرا همان است که بود. "زیباترین داستان های عاشقانه همان ها هستند که معلق می مانند. و زیباترین لذت ها، لذت های ناتمام اند...".

عدسی درست کرده ام. با چاشنی لیمو عمانی و ادویه ی جنوبی و سیر. عطر ادویه و سیر مرا با خودش می برد به بوشهر. به ساحل آرام خلیج. به ماسه های نارنجی دلوار. عدسی داغ می خوردم و صفحه های آخر کتاب را می خواندم " چیزی که هیچوقت مال ما نبوده است رنجمان نمی دهد. رنج آور چیزی است که در برحه ای زمان داشتیم و پس از آن تا همیشه آن را نخواهیم داشت..." . وقتی شب ها، خسته و بی جان تا یکی دو ساعت توی اتاق یک هتل معمولی به آنهمه اتفاق روزها فکر می کردم می دانستم که هرگز جنوب با آن شکل و شمایل برایم تکرار نخواهد شد. دیگر هرگز امکان ندارد برای رسیدگی به یک تخلف بروم و آنهمه آدم ببینم. برای همین همه را با تمام وجودم به خاطر سپردم. حالا حتی چهره ها را بعد از چند سال به خاطر دارم. صدای آدم ها. نگاهشان. خاطره هایی که برایم تعریف می کردند.

حالا قصه ی هاله  و عطر و طعم ادویه و شب های هتل سیراف و آنهمه چهره و آدم و جا ماندن موبایلی که بودن و نبودنش اهمیتی ندارد... همه با هم برایم خاطره ی دیگری می سازد. این شب ها هم شبهای خاطره انگیزی است که آدم هایش توی کتابها هستند.

* سیاه برازنده ی توست، احلام مستغانمی، ترجمه ی مریم اکبری، انتشارات نیلوفر

هجده تیر...
ما را در سایت هجده تیر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : divanegihayam بازدید : 116 تاريخ : پنجشنبه 13 دی 1397 ساعت: 3:21